سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بنده گناه می کند، پس دانشی را که پیشتر می دانسته، از یاد می برد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: یکشنبه 04 فروردین 31

                                                                                                                   بسم الله الرحمن الرحیم

همانطور که قبلا هم گفتم روز پنج شنبه جلسه پرسش و پاسخ با جناب زتد وکیلی بود .

من هم بسیار مشتاق بودم که آنروز در جلسه شرکت کنم از درب دانشگاه که داخل رفتم تبلیغات جلسه توجهم را جلب کرد :
_ جلسه با استاد زند وکیلی پیرو سخنان مقام معظم رهبری در رابطه با سال نو آوری و شکوفایی _

                                                                                                                                

 ظاهرا مسئولین دانشگاه هم دست به کار شده بودند و در حال کندن همین تبلیغات بودند خیلی طول نکشید که تمام تبلیغات نیست و نابود شدند ، چهره های مهم و مطرح دانشگاه یکی یکی وارد می شدند ابتدا دکتر به همراه حسینی و کماندو سپس چهره های شاخص دانشجویی ( دبیران انجمن ها ، مسئولین کانون قرآن و نهج البلاغه فعالین فرهنگی و ........‏) ساعت نزدیک 13:40 بود که جناب زند وکیل وارد دانشگاه شدند و مستقیم به طرف نمازخانه رفتند اما اینطور به نظر می رسید که مسئولین دانشگاه دستور لغو جلسه را صادر کردند اما جناب زند وکیلی که به قول معروف بیدی نبودند که با این بادها بلرزه رفت سراغ دکتر ما که از محتویات جلسه با دکتر چیزی دستگیرمان نشد اما نتیجه نهایی پیروزی جناب زند وکیلی بود هرگز چهره برافروخته دکتر را فراموش نمی کنم زمانی که از حوزه ریاست بیرون آمد و دستور داد که هیچ جلسه ایی نباید خارج از مصوبات شورای فرهنگی برگزار شود و چند دقیقه بعد دانشگاه را ترک کردند ، به هر حال جناب زند وکیلی با جلسه را تشکیل دادند اما شرح جزئیات آن جلسه :

از همان ابتدا مشخص بود که جناب زند به دنبال چیزی به غیر از موضوعیت واقعی جلسه است با شروع جلسه ایشان شروع کردند به .........

ما مطالبات دانشجویی داریم ما برای دانشجویان تلاش می کنیم

آیا شما از اساتید خود راضی هستید طرف قبلا معلوم نیست چه کاره بوده کدخدا بوده کشاورز بوده یا چه بوده الآن آوردن کردنش استاد!!!!!!!

 تو دانشجو نشریه نوشتی می بریمت کمیته انظباتی ، خوب این دانشجو وقتی از این دانشگاه بیرون بره می شه مخالف سر سخت حکومت حکومت های قبل که از اول متزلزل نبودند رضا خان اول می رفت دیدار علما و دستشان را می بوسید آخر کار شد یه مستبد تریاکی ما باید به دانشجویان کمک کنیم نه اینکه پشت سرشان حرف بزنیم 5 نفر در این دانشگاه هستند که تمام فتنه و فساد و تحقیر زیر سر اینهاست من می خوام در پایان این جلسه برم و صادقی و پاکدامن را اخراج کنم شما آخه نمی دانید در این دانشگاه چه خبره شبها توی ساختمان 2 از ساعت 12 شب به بعد باید بیایید و ببینید بساط منقل و تریاک این صادقی به پاست صبحها می بینید که اینها چقدر مشنگ هستند ، بس که شبها تریاک می کشند.

_مجری : چه طوری که صبحها اهل درس میاند و شبها اهل تریاک ؟

یکی از حضار : ما فکر می کنیم که اگه این باند بره مسلما باند دیگری جایگزین می شود شما هم که یک همچین اتهاماتی را وارد می کنید آیا سند و مدرک دارید که باید به ما نشان دهید

جواب :همه حرفهای من مستند و با مدرک همین جاست و بعد از جلسه اگر خواستید بهتون تحویل می دم .
یه چند نفری هستند که با هم کار می کنند و ما همه را می گیریم اصلا اگر خواستید هر روز جلسه می گذاریم شما چرا شعار نمی دید شما چرا سر و صدا نمی کنید و............

وقتی بدانید در این دانشگاه چه آدمهایی مثل صادقی فاسد بی حیثیت جنایتکار کار می کنند و نسبت به خواهران ما چه اسائه ادبی می کنند .

یک الاغی را گذاشتند به نام عروجی که وقتی یکی از خانمها در مورد تربیت بدنی سؤال می کند مگوید : من شترم بیایید سوارمن شید من می گردم این می شه تربیت بدنی یا زمانی که از خانمها شماره تلفن می گیره !!!!!!

این شأن یک کارمند دانشگاه است یا یک گاوچران یا انسان باید یک دانشجوی با شرافت باشد یا اینکه باید تمام تحقیرها را بپذیرد باید در دانشگاه امنیت باشد اگر دانشجو زده شود ازهمه چیز کنار می رود یعنی چه که خفه شوید ، حرف نزنید ، به تو چه و ...............

این باند با انقلاب کاملا مخالفند اینجا که زندان گوانتانامو نیست . 

تا اینکه بالاخره مجری جلسه از جناب زند وکیل خواست تا ادب جلسه را رعایت کند :

پاسخ : چشم من ادب را رعایت می کنم ولی وقتی در این دانشگاه ادب را رعایت نمی کنند من چه کنم ؟ شبی که سالگرد شهادت شهید مطهری بود چند تا از این اساتید دور هم جمع شده بودند و همه دانشجویان را مسخره می کردند که اینها یک مشت دانشجوی ضعیف و حقیر و .... هستند اینها اصلا نمی دانند که ادب یعنی چه ؟  اما یکی از مدارک ایشان : نامه ای به جنالب دکتر محمد رضایی در مورد مفقود شدن 5 دستگاه ویدئو پروژکشن واحد سلفچگان

زند وکیلی : من در این دانشگاه شاهد دارم که در دادگاه قوه قضاییه حاضرند بر علیه اینها شهادت بدهند بله گذشت آن زمان که پایشان را روی پا می انداختند و دستور می دادند الان دوره مردم سالاری دینی شده امروز همانطور که در جلسه پیش هم گفتم می رویم سراغ 2 نفر آدم فاسد ( صادقی و پاکدامن ) و تکلیفشان را مشخص می کنیم ، خیلی از شما واقعا نمی دونید اینها پوست دکتر نجفی را کندند بیچاره اش کردند توی این دانشگاه . الان چند نفر هستند که داخل دانشگاه نشستند و توطئه می کنند که چند نفر را اخراج کنند :

پیشنماز مارا که اخراج کردند

خمسه ایی بیچاره  رو دارند اخراج می کنند

موسوی زاده رو اخراج کردند

سؤال : جناب زند وکیل واقعا هدف شما از این جلسه چیه ؟

جواب : اصلاح دانشگاه

سؤال: چرا یه درب کوچک درست شده و دانشجویان باید از صافی رد بشوند ؟

جواب : منم موافقم این یعنی چه که نیم متر فضا گذاشتند تا این همه دانشجو از آن عبور کنند من چندین بار امروز نزدیک بود با این خانمهای دانشجو شانه به شانه برخورد کنم .

سؤال : چرا نمره برخی دروس هنوز نیامده ؟

جواب این مشکل ما هم هست که با وجود اینکه مدت زمان تعیین واحد و حذف و اضافه تمام شده اما هنوز نمره بعضی از دروس نرسیده .

سؤال چرا تا این اندازه نشریات دانشجویی در مضایقه هستند ؟

بله درسته این یعنی چی من این دانشجو نشریه زده به خاطر اینکه داخلش مقاله بر ضد دانشگاه آورده تهدیدش کردند ، حراست دانشگاه باهاش برخورد کرده که چنین و چنانت می کنیم می فرستیمت کمیته انظباتی و.......بابا اصلا اون مقاله رو من نوشتم من نوشتم چه کار می خواهید بکنید . نمی شه که ما هر کاری می خواهیم بکنیم اینها مخالفت کنند. این برای اینه که اینها قلدرند و ... من اسم این دانشگاه را گذاشتم جزیره اسرار آمیز  همون که یه غول بزرگ داره که بچه ها رو می ترسونه !!!!!!!!!   

سؤال چرا وام ضروری به دانشجویانی که مدت هاست ثبت نام کردند نمی دهند ؟ و اینکه چرا وقتی از یک مسئولین در مورد بودجه دانشگاه سؤال می کنیم ایشان جواب نمی دهند و می گویند سریه ؟

بیخود که سریه در هر دانشگاهی یه مبلغی کنار گذاشته می شه برای وام دانشجویان شما اجازه بدهید ریاست دانشگاه که عوض شده و حالا دکتر حسینی مسئول هستند و آقای حسینی هم قرار هست که به زودی از دانشگاه بازدید کنه _ ( کی ) ؟ _ هفته آینده اینجاست شما بهتره این مشکلات را با ایشان در میان بگذارید !!!!!!!!!

سؤال چرا در سایر مراکز دانشگاهی از این جلسات برگزار نمی شود ؟

چون واقعا در سایر مراکز وضعیت بهتره و بیشتر به دانشجوها میرسند 

در همین حین بود که دانشجویان شیرازی که مهمان ما بودند وارد شدند و جناب زند وکیلی مجبور شد بالاخره سکوت کند پس آماده شد تا آن دو نفری که با کمک دانشجویان قرار بود اخراج کنند را اخراج کند . جلسه رأس ساعت 15:05 تمام شد .

اما از اینجا به بعدش  یه سری دانشجو که نمیدانم می توان چه اسمی روی آنان گذاشت پشت سر دکتر زند راه افتادند تا ساختمان سه تا عروجی و صادقی را اخراج کنند هرگز صحنه برخورد جناب زند وکیلی با اروجی را فراموش نمی کنم  جناب زندوکیلی  گوشی همراهشان را از او گرفت و به طرف پله ها هول داد جناب عروجی هم به سرعت صحنه را ترک کردند  توی جمع دانشجو ها یه سری که معلوم بود کاملا هیجان زده شدند  شروع کردند به شعار دادن و سرو صدا کردن اما حالا نوبت پاکدامن بود از پله ها که بالا رفتیم جناب زند وکیلی یقه پاکدامن را گرفت و با  ایشان را اخراج کردند کارکنان و مسئولین دانشگاه سعی کردند ایشان را آرام کنند ولی مگر ممکن بود مسئولین دانشگاه هم شروع کردن به گرفتن عکس و تصویر از بچه ها ( به عنوان مدرک ) که خدا می داند در نهایت چه خواهد شد . بالاخره با پادر میانی یکی از مسئولین بسیج دانشگاه قضایا آرام گرفت جناب زند وکیلی حدود یک ساعتی داخل اتاق جناب حسینی بودند اما بیرون اتاق همچنان دانشجویانی بودند که بسیار علاقه داشتند فضا را متشنج کنند .  بعد از مدت زمان نسبتا طولانی زند وکیلی به همراه جناب مصطفوی از اتاق ریاست خارج شدند

اما نتیجه :

نتیجه اینکه این بین فقط دانشجو خراب شد اگر تا دیروز حرف بر پایه ی حق می زدیم از این به بعد ناحق و باطل شد حالا دیگر نمی توانیم به خاطر مشکلاتمان اعتراض کنیم  

پس از اتمام  این جلسات تازه سرو کله ریاست دانشگاه پیداشد از همان درب ورود مدام به همه می گفتند چرا اینجا تجمع کردید؟

حالا نوبت مسئولین دانشگاه بود که به جانمان بیفتند و پوست از سر یکی یکی مان  بکنند اولین نفری که یهو و نمی دونیم با کدام مدرک متهم شد یکی از دانشجویان سرشناس دانشگاه بود که فکر می کنم به جرم اینکه در سالن ایستاده بود مورد اتهام قرار گرفت : ریاست دانشگاه خیلی جالب ایشان را تهدید به اخراج کرد مثل این بود که دنبال مجرم بگردی و هر چهره ی آشنایی که در مقابلت دیدی متهم کنی ، نفر دوم هم یکی دیگر از اعضای انجمن های علمی بود که به جرم گفتن ( من خواسته مدنی دارم )  تهدید به اخراج از دانشگاه شد روز شنبه هم که جلسه مجمع دبیران با جناب مصطفوی است که خدا می داند چه خواهد شد ؟ مسئولین دانشگاه خرده منطقی را هم که تا دیروز داشتند از دست دادند .

 حدود یک ساعتی فیلم از این جلسه بر داشته بودم اما به  دو دلیل آنرا روی وبلاگ نمی آورم :

اول اینکه چهره برخی افراد شناسایی می شود و به دست حراست می رسد دوم اینکه ممکن است مورد سوء استفاده برخی قرار بگیرد  .


 نوشته شده توسط زخم خوردگان در یکشنبه 87/3/5 و ساعت 9:30 عصر | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

خط رو خطهای پیام نور قم
زخم خوردگان
این وبلاگ از طرف جمعی از دانشجویان دانشگاه پیام نور قم نوشته می شود.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 17045
آرشیو
جستجو در صفحه

خبر نامه